۱۳۸۸ تیر ۲۲, دوشنبه

راه حل - بخش سوم / یک

سلام. شنبه شش تیر ماه هزارو سیصد و هشتادو هشت، بیست و هفت ژوئن دوهزار و نه میلادی و این دفعه یازده شب است. دیگر نیمه شب نیست و امیدوارم انرژی ام بیشتر باشد و بهتر بتوانم صحبت کنم.
قبل از اینکه وارد اصل موضوع بشم، یکی دو تا نکته ی کوچک را هم بگم به شما. نکته اول اینکه چطور بامن تماس بگیرید یک ای میلی هست :
msazegara@gmail.com
برای همین سلسله گفتگو ها اگر هر سوالی یا مسئله ای باشه خواهش می کنم به این ای میل بفرستین. ممنون می شم اگر در این رابطه از همین ای میل استفاده کنین.
نکته ی دومی که می خواستم بگم سوال مهمی بود که بین سوالات فکر کردم که امشب بگم. از خیلی شهرستان ها نوشته بودند که ما شهرستان کوچکی هستیم و می خوایم کمک بکنیم ولی نمی دانیم که چکار باید بکنیم و ضعف ِ هم "دانش"ِ کار داریم و هم "آدم هایی که بتونن خوب فعالیت کنن" و سازمان بدن. من چیزی که به ذهنم میاد کتاب بسیار بسیار خوب "پنجاه نکته ی اساسی در مورد مبارزات غیر خشونت آمیز"ه یا مبارزات بی خشونت، که ترجمه به فارسی هم شده و اصل کتاب رو بصورت خود آموز، سه نفر از دانشجو هایی که رهبران جنبش آکسفورد در یوگسلاوی بودند و تجربیات زیادی در کشور های مختلف داشتند نوشتند به انگلیسی و این ترجمه فارسی هم موجوده ، من این رو هم روی سایت خودم و فیس بوک و سایر جاهایی که ممکنه در دسترس شما قرار بگیره می گذارم خواهشم اینست که دوستانی که در شهرستان ها یا تهران یا هر جا هستند این نود صفحه کتاب ساده و خود آموز رو بخونند . خیلی کمک می کنه برای اینکه بدانند که منطق و روش این مبارزات چه بوده.
اما اگر بخوام وارد اصل موضوع بشم، تحولاتی که در این دو سه روز اتفاق افتاده، حتما باید ما چشممون بهش باشه برای اینکه داره یک اتفاقاتی می افته.
پخش اعترافات یکی از کسانی که دستگیر شدن، اعترافات قلابی و زیر فشار و تحت شکنجه از رسانه ها ، الان سوالات زیادی رو ایجاد کرده که به نظرم باید بهش بپردازیم. مسئله اینه که نزدیک به هزار نفر از فعالین و دست اندرکاران و رده های حتی پایین تر و هر کس که به نوعی مسولیتی داشته را دستگیر کرده اند. اخباری که ما داریم که پاره ای از آنها به شدت زیر فشار و شکنجه هستند و نمی خوام حالا اسم بیارم چون ممکنه کسان یا خانواده هاشون دلواپس بشن ولی من اخباری که شنیدم خیلی بده بعضیاش و فشار زیادی که میارن. ملاقاتی که خانم آقای حجاریان که پزشک هم هست با ایشون کرده هم به نگرانی همه ی ما افزوده برای اینکه سعید حجاریان هم با اون وضع جسمی که واقعا دو نفر احتیاج داره ازش مراقبت کنند، متاسفانه او هم زیر فشاره. من خیلی احتمال می دم که در کیسه آقایون یک تعداد مصاحبه ی قلابی و زیر فشار باشه. سناریو هم روشنه. مطمئن باشین محتوای مصاحبه های زیر شکنجه این خواهد بود که "بله! ما دروغ گفته بودیم، مهندس موسوی رو هم گول زده بودیم ، آرایی که بهش گفتیم قلابی بود، بعد ما نوکر خارجی بودیم با خارجی ها ارتباط داشتیم و از اونا پول گرفته بودیم و از این داستان هایی که تکراری و نخ نماست، می خواستیم انقلاب مخملی درست کنیم، ضد نظام جمهوری اسلامی بودیم با کی در خارج ارتباط داشتیم و امثالهم." این ها مهم نیست. به نظر من خیلی روشن مردم می فهمند که این سناریو ها و این روش های استالینی تکراریه ولی چیزی که نگران می کنه اینه که در پرتو همین مصاحبه های قلابی و پخش اون ها ممکن است در دو سه روز آینده تا زمان اعلام نظر قطعی و رسمی شورای نگهبان، جوی رو بسازند که ذیل اون جو، خشونت ِ زیادی بکنند و پاره ای رو حتی اعدام کنند، تیر باران بکنند و جلو بیان و جرات بکنن جلوتر بیان و حتی آقایان مهندس موسوی و کروبی و دیگران را هم دستگیر بکنند. این رو از این جهت عرض می کنم که روز جمعه امام جمعه تهران که صحبت هاش معروفه آقای احمد خاتمی که کلا توسط وزارت اطلاعات دیکته میشه، بسیار خط و نشون های تندی کشیده و آقای خا....ای هم روز پنجشنبه حرف هایی که در قبل زده بود رو در واقع پس گرفته و صداش کلفت تر شده و خط و نشون می کشه و همینطور هم هست سایر مقامات و مسولین و سخنگوی شورای نگهبان هم اون سه میلیون رایی رو که قبول کرده بود که باطله چون صندوق ها بیشتر از اصلا تعداد رای دهنده در اون حوزه انتخابیه توش رای ریخته شده و بنابر این مجموعا لا اقل سه میلیون رای اشکال داره با یک توجیهاتی پس گرفته و حالا همه این ها رو که کنار هم می ذاریم این خطر رو نشون میده که آقایون از فشار مردم و اون راهپیمایی های با شکوه و اون قدرت تمایی مردم یه کمی احساس کردن خیالشون راحت شده و یک کمی احساس کردن که می تونن نفس بکشن بنابراین حالا دو قدم دارن میان جلو و اگر این مصاحبه های ساختگی و جعلی رو هم منتشر بکنند، اونوقت این خطر هست که بخوان یک هجوم وحشیانه ای بیارن و حتی تا رهبری جنبش رو محکوم بکنن.
بنا بر این چه باید کرد؟ یعنی الان که ایستادیم برای مقابله با این توطئه چه کاری رو باید در دستور قرار بدیم؟ اولین کار اینست که به صدا و سیما باید اعتراض بشه. صدا و سیما باید تا اونجایی که ممکنه، بشرطی که جوری باشه که جون کسی در خطر نیافته ، جلوش بشکل مستقیم اعتراض و تظاهرات بشه اگر عملی نیست یا حتی عملی هست، صدا و سیما باید تحریم بشه. باید به اعتراض به این کاری که می‌کنه تحریم بشه یا هر روزنامه ای که اینا چاپ می کنن خریداری نشه. هر آگهی که اینا چاپ می کنن یا نشون میدن باید مشمول تحریم قرار بگیره. این از انواع مبارزات منفیه که یکی از سر فصل های مبارزاتی ست که ذیل اون فرسایش کودتاگر ها باید ازش اسم ببریم. مبارزات منفی به شکل " نکردن یک کار."" نخریدن یک چیز."" تماشا نکردن یک موضوع." بنابر این متمرکز باید درواقع به عنوان اعتراض به این روش، مردم نشون بدن که صدا و سیما رو تحریم می کنن و کالاهایی رو که تبلیغ می کنه نمی خرن. به در و دیوار هم می تونن حتی بنویسن این رو و اعلام بکنن.
نکته ی دوم اینست که یکشنبه مراسمی به مناسبت سالگرد هفت تیر در مسجد قبا اعلام شده و به قراری که من شنیدم آقای مهندس موسوی ممکن است که در این مراسم شرکت بکنند برای اینکه به هر حال ایشون هم رزم خیلی از این شهدا بوده و خیلی از بچه ها هم تصمیم گرفته اند که برن و اونجا این حرف آقای خمینی رو مطرح کنن به اینایی که اسلحه و چماق دست گرفتن بگن که " میزان، رای ملته " و بخوان که این میزان رای ملته رو پاسخ بدن. به نظر من کار خوبیه. من یکبار دیگه هم عرض کردم. ممکنه یکی اصلا بگه من حرفای آقای خمینی رو قبول ندارم ولی اینا مهم نیست. برای ما مهم الان اینست که برای اقشار مختلفی که پشت این شعار ِ واحد ملت جمع شدن شعارشون رو داشته باشیم و اون طرف مهم تره برای کسانی که پشت آقای خا... ای ایستاده ند بتونیم تجزیه شون بکنیم و بتونیم بگیم که هیچ احتیاج نداره همه تون برین پشت یک نقطه . به هرکدوم با یک زبانی حرف بزنیم بنابراین اگر آقای خمینی رو پاره ای از مبارزان ما مطرح می کنند و دیگران ولو قبول ندارن، باید دفاع بکنن از این شعار برای اینکه در صف اون طرف، اختلاف می اندازه و این کار رو یکشنبه به نظر من تمام کسانی که میرن باید بکنن و نکته ی بعدی که خیلی مهمه، آزمون خیلی مهمی ست برای همه ماها، اینست که ببینیم آیا اجازه میدن به آقای مهندس که توی این مراسم بیاد یا نه؟ اگر آقای مهندس موسوی نیامد، وای به حالشون. وای به حال اونایی که حصر خانگی کردن ایشون رو چون این روز ها خیلی زمزمه این هست که آقای مهندس موسوی در حصر خانگیه و محدوده. آزمون خیلی خوبی هست که اگر ایشون آزادانه تونست بیاد به این مراسم، معلوم میشه که حضور داره و در حصر نیست ولی اگر نیاید ایشون، اونوقت بطور جدی مبرم ترین وظیفه ی همه ما ها این میشه که رئیس جمهور منتخب رو که رهبری جنبش رو در دست داره رو از حصر بیرون بیاریم و آزدانه بتونیم باهاش ارتباط بگیریم و حرف بزنیم. ارتباط بدنه با رهبری جنبش، مبرم ترین چیزیست که الان در دستور همه ما ها باید قراربگیره و یکشنبه آزمون خیلی خوبیه. من همینجا این نکته رو هم اضافه بکنم که آقای مخملباف اطلاعیه ی خیلی خوبی داده خطاب به آقای مهندس موسوی که " شما رئیس جمهور مایی و تو از ما که ملت هستیم، تحرک و فعالیت بخواه و ما انجام میدیم." به نظر من این خواسته منطقی ست. من مطمئنم آقای مهندس موسوی هم این رو متوجه هست که برای اینکه کودتاچی ها رو عقب برونه، الان که دارن اینجور دارن جلو میان و پررویی می کنن، احتیاج به این هست که ایشون حضور داشته باشه و یک فعالیت جدی و یک آکسیون بزرگی رو ملت بکنه و حضور خودشو نشون بده که فکر نکنن که مردم دلسرد شدن و نشستن یه کناری. این خواسته به حقی ست که از آقای مهندس موسوی باید خواست و شرط جلوتر ِ این، شرط اولیه تر ِ این، اینست که ما آقای مهندس موسوی رو یکشنبه در مراسم هفتم تیر در مسجد قبا پشت حسینیه ارشاد در تهران در خیابان شهرزاد ببینیم. اگر خدای نکرده ایشون به هر دلیلی نیاد، این سوال مطرح میشه که پس در حصر خانگی ست اونوقت در قدم بعدی باید همگی متحد شیم که رئیس جمهور منتخب رو باید جایی باشه آزادانه ببینیم و بتونیم باهاش ارتباط بگیریم. من اینجا این بحث رو تموم می کنم و ادامه شو می ذارم در قسمت بعدی که دنبال همین نوار و همین امروز اونو هم منتشر می کنم.

هیچ نظری موجود نیست: